موضوع بازی از این قرار است که:
انتخابات سال 2014 عراق بسیار تعیین کننده، همچنین آغشته به تنشهای فرقهای و خشونت سیاسی بوده است. در حالی که حزب برنده العراقیه از حمایتهای مشترک شیعیان و سنیها الهام گرفته بود اما بسیاری از شیعیان به جای این حزب به الدعوه، شورای انقلاب اسلامی عراق و یا جریان صدر رأی دادند. بنابراین نخستوزیر ایاد العلاوی برای دستیابی به اکثریت مجلس شدیدا به حمایت کردها وابسته شد که البته منجر به عصبانیت بیشتر احزاب شیعه مخالف گشت. روابط وی با ایران نیز دچار تنش فزایندهای بود زیرا تهران نگران تلاشهای دولت جدید برای تقویت روابط خود با آمریکا است.
در حدود یک سال پس از انتخابات و بر اثر ترور یک روحانی سرشناس شیعه توسط افراد مسلح ناشناخته در شهر نجف، سیاستها بیثبات دولت عراق وارد شرایط بحرانی میشوند. در حالیکه طرفین همدیگر را به دست داشتن در این جنایت متهم میکنند تظاهرات خیابانی خشونتآمیز جنوب کشور را فرا میگیرد. با پیوستن شبهنظامیان جریان صدر و شورای عالی انقلاب عراق به نیروهای امنیتی شورشی به منظور نبرد با نیروهای وفادار به دولت عراق، جنگ کشور را فرا میگیرد. ایران وزن سیاسی خود را در حمایت از مخالفین بکار گرفته و برای آنها سلاح و پول تهیه میکند.
واشنگتن به درخواست حکومت اقلیم کردستان به سرعت نیروهای خود را عازم اربیل میکند تا بدین ترتیب از نفوذ بیشتر ایران بکاهد.
اما حرکت مذکور در ایران به عنوان یک اقدام تحریکآمیز قلمداد گشت. در 17 آگوست 2015، رهبر ایران طی سخنرانی روز قدس اعلام داشت ایران "نمیتواند و نمیخواهد اجازه دهد کشور برادر عراق بار دیگر در چنگال استکبار شیطانی و دستنشاندههای آن بیفتد." روز بعد، "حکومت مشروط مردمی انقلاب اسلامی عراق" در بصره اعلام وجود میکند. این گروه خواستار یک خیزش مردمی علیه دولت نخستوزیر العلاوی و "حمایت از انقلاب اسلامی مردمی در عراق" میشود.
چند ساعت بعد، اولین واحدهای رزمی ایران از مرز عراق رد میشوند و بدین ترتیب برای چهارمین بار طی چهار دهه اخیر منطقه خلیج فارس دچار جنگ میشود و بدین ترتیب "جنگ نفت: حملات ایران" مندرج در شماره دوم "مجله جنگ مدرن" را آغاز می شود.
این بازی متشکل از یک نقشه در اندازه 22 × 34 اینچ، 228 کارت نشانگر نیروها و یک دستورالعمل 16 صفحهای است. این بازی "نسخهای بروز رسانی شده و توسعه یافته از بازی کلاسیک "جنگ نفت" است که توسط شرکت انتشارات شبیهسازی در دهه 1970 چاپ میشد. اگرچه تفاوت زیادی در نحوه اجرای این بازیها (بالاخص در حوزه قدرت هوایی و هوابرد/لجستیک) وجود دارد اما این بازی به میزان زیادی دارای حال و هوای همان بازیهای قدیمی دهه هفتاد است. ایرانیها در صورتی که چهار شهر اصلی (بغداد دو شهر قلمداد میگردد) را تسخیر کنند برنده محسوب میشود در حالی که آمریکاییها اگر ایرانیها را در دو شهر متوقف کنند پیروز خواهند بود – البته این نشانگرهای پیروزی میتوانستند در حین انجام بازی تغییر یابند. واحدها به صورت منصفانهای نماینگر آرایشهای هنگی، لشگری و یا حتی سپاهی بوده و هر دور در این بازی بیانگر گذر سه روز بود.
بازی
بازی با تعیین وفاداری نیروهای نظامی و واحدهای شبهنظامی عراقی آغاز میگردد: آیا آنها در کنار دولت خواهند ایستاد یا به انقلاب تحت حمایت ایران خواهند پیوست؟
در منطقه بغداد، به سمت غرب، و در منطقه کردستان به سمت شمال، بخش اعظمی از نیروها به شورش نخواهند پیوست. در جنوب، انقلاب طرفداران بیشتری داشته است و بسیاری از شبهنظامیان به طرف طرفدار ایران سرازیر شدهاند.
ستونی از نیروهای ایران وارد کردستان شده و اربیل را تصرف میکند. نیروی اصلی ایران به نیابت از حکومت مشروط مردمی انقلاب اسلامی عراق بغداد را تصرف خواهد کرد. نیروی سوم در امتداد مرز کویت موضع خواهد گرفت. در نهایت، چتربازان و تفنگداران دریایی ایران طی یک حرکت متهورانه در قطر پیاده شده و طی تلاشی خطرناک سعی در نابودی ستادهای فرماندهی قرارگاه فرماندهی مرکزی (CENTCOM) در پایگاه هوایی العدید مینمایند. این حمله در صورت موفقیت، نقشههای آمریکا برای تقویت نیروها را دچار اخلال کرده و نیز پیروزیهای بیشتری برای ما در دوحه رقم زده و تأسیسات آمریکا را نابود خواهد کرد.
روز اول: نیروهای ایران، تحت فرماندهی واحدهای نخبه نیروهای قدس سپاه پاسداران (IRGC) سریعا به حومه اربیل رسیده و یک حمله موفقیتآمیز در بغداد پیاده میکنند. واحدهایی که به سوی مرز کویت حرکت میکنند به علت مقاومت سرسختانه یکی از هنگهای وفادار ارتش عراق، کند می گردند. (سمت راست عکس: حرکت آغازین ایران – ملاحظه نمایید که یک واحد مقاومت در جنوب مانع حرکت واحدهای سیاه سپاه میشود.)
نیروهای هوابرد ایران در راه قطر شناسایی شده و ساقط میگردند. تفنگداران دریایی ایران به ساحل رسیدند اما طی یک نبرد خونبار توسط نیروهای قطری و آمریکایی نابود میشوند.
آمریکا واحدهایی از تیم هنگ رزمی هوابرد را به اربیل میفرستد تا مدافعین کرد شهر را تقویت نماید.
روز چهارم: ایرانیان طی حملهای موصل را به تصرف خود در آورده و سربازان آمریکایی مستقر در آنجا را نابود میکنند. با این حال، تهاجم ایرانیها در امتداد مرز کویت دستاورد چندانی برای آنها ندارد. یک واحد اعزامی تفنگداران آمریکایی به محل میرسد تا کویت را تقویت نماید.
تیم هنگ رزمی آمریکا که در کویت مستقر است دست به ضدحملههای محلی زده و تلفات سنگینی وارد میسازد. سربازان وفادار عراقی در غرب بغداد جمع میشوند.
روز هفتم: نیروی هوایی ائتلاف حضور خود را به صورت محسوسی نمایان ساخته و پیشروی ایرانیها را کندتر میسازد. موصل به دست سربازان ایران میافتد. با این حال، سربازان وفادار عراقی طی یک حمله تهاجمی بار دیگر بغداد شمالی را تسخیر میکنند.
سربازان سعودی شروع به تقویت مواضع کویت در امتداد مرز نموده و تهدید به انسداد جبهه غربی پیشروی ایرانیان نمود.
روز دهم: نیروهای ایران، شامل تعداد انبوه بسیجیان، یکبار دیگر بغداد را تسخیر نمودند. نیرویی قوی متشکل از نیروهای زرهی ایران طی یک ضدحمله نیروهای سعودی را به عقب راندند. واحدهای هوابرد آمریکایی برای تقویت مواضع سعودیها اعزام گشتند.
روز سیزدهم: سربازان ایرانی به حرکت رو به جنوب خود ادامه میدهند تا حمله متزلزل خود علیه کویت را تقویت نمایند. با این وجود، با تداوم استقرار نیروهای آمریکایی واحد اعزامی دوم تفنگداران آمریکایی نیز سر میرسند.
روز شانزدهم: حمله بزرگ نیروهای آمریکایی علیه نیروهای سپاه پاسداران در عراق جنوبی به شکست انجامید. اما با انسداد تحرک نیروهای ایرانی و نیز حملات هوایی مداوم آمریکا به خطوط پشتیبانی ایرانیها، تأثیرگذاری رزمی سربازان ایرانی کاهش مییابد. یک تیم هنگ رزمی متوسط آمریکایی وارد کویت میشود.
روز نوزدهم: دعوت شورای امنیت سازمان ملل برای برقراری آتشبس به صورت گذرا مورد پذیرش دو طرف قرار میگیرند. طرفین از این فرصت برای تقویت مواضع خود بهره میجویند.
روز بیست و دوم: نیروهای آمریکایی با پشتیبانی حملات هوایی یک ضدحمله بزرگ ترتیب دادند. در حالی که تفنگداران دریایی، نیروهای هوابرد، تیم هنگ رزمی متوسط و سربازان ائتلاف نیروهای سپاه پاسداران را در غرب کویت نابود میکنند، تیم هنگ رزمی سنگین از خط مقدم ایرانیها عبور کرده و عازم شمال میشود. (سمت راست تصویر: نیروهای سپاه پاسداران مستقر در غرب کویت تحت محاصره در آمده و نزدیک به نابودی هستند، در حالیکه نیروهای آمریکایی به سمت بصره حرکت میکنند. واحدهای کوچک نیروهای بحرینی، اماراتی و قطری که در حال جنگ هستند اصولا نباید آنجا باشند اما تصمیم گرفتیم انعطاف بیشتری برای قواعد محدودیتهای جغرافیایی قائل گردیم تا شاهد مقداری همکاری واقعی بین اعضای شورای همکاری خلیج فارس باشیم.
روز بیست و پنجم: نیروهای بسیج ایران برای حفاظت از بصره حرکت میکنند اما آنها دیرهنگام و به تعداد ناکافی اعزام میشوند. تیم هنگ رزمی سنگین آمریکایی به درون شهر پیشروی کرده و آن را اشغال میکند. دیگر نیروهای آمریکایی به سمت شمال میروند تا به نیروهای دیگر آمریکایی که از قبل اعزام شدهاند بپیوندند.
روز بیست و هشتم: در حالیکه ایرانیها یک خط دفاعی جدید در جنوب بغداد ایجاد میکنند، آمریکاییها به سوی شمال پیش میروند. حملات مداوم هوایی آمریکا به خطوط حمل و نقل و پشتیبانی ایرانیها باعث کند شدن پیشروی آنها گشته است. از طرف دیگر، عوارض زمینی جنوب عراق و نیز وجود واحدهای گوناگون شبهنظامیان طرفدار ایران باعث کندی پیشروی آمریکاییها میشوند.
بدین ترتیب بازی پس از 10 دور به پایان رسید. ایران توانست به سه نقطه پیروزی دست یابد (بغداد به توان دو و اربیل) اما برای پیروزی کامل به شهر چهارم نیاز دارد.
یک تحلیلگر غربی درمورد این بازی می نویسد: "جنگ نفت – حملات ایران" یک بازنمایی بسیار کلی از محیط استراتژیک آتی ارائه میکند که اجرای بازی آن نیز بسیار آسان است. ما اصلا ادعا نمینماییم که در این بازی جزئیات نظامی بسیار دقیق و باریکبینانه، به مانند برای مثال، "حمله خلیج" (فارس) (ویرایش سوم، 1990) یا هدفگیریهای هوایی پیچیده "حمله خلیج" (فارس)(2010) ملحوظ گشته است.
مدلسازی ساده اما کارآمد قدرت هوایی بدین صورت بوده است که با پیشرفت بازی قدرت تحرک و کارآیی رزمی واحدهای ایرانی کاهش مییابند. در همین حین به بازیگر آمریکا/ائتلاف نیز اجازه داده شد تا در هر دور یک حمله هوایی علیه مجموعهای از واحدهای دشمن انجام دهد.
قواعد پشتیبانی نیز بسیار ساده بوده، به جای هر نوع الزامی برای ردیابی خطوط پشتیبانی به سوی منابع پشتیبانی، به ترکیبی از محدودیتهای جغرافیایی (برای ائتلاف) و کنترل گلوگاههای نقل و انتقال کلیدی (برای ایران) اتکاء شده است. برای نمایش فرماندهی، کنترل، اطلاعات، انعطاف و قابلیت مانور برتر نیروهای آمریکایی، به واحدهای آمریکایی اجازه داده شده تا ناحیههای تحت کنترل دشمن را نادیده گرفته و با آزادی در اطراف آنها مانور دهند. علاوه بر این، واحدهای آمریکایی میتوانستند در هر زمانی از بازی وارد عمل شوند.
سناریو نیز بسیار مبهم است. این سناریو خبر از دو واقعه احتمالی میدهد: "آیندهای نزدیک – 2013 تا 2017 – که در آن ایرانیها ممکن است به نوعی از توانمندی هستهای نظامی دست یابند که از جاهطلبیهای هژمونیک منطقهای پشتیبانی مینماید" و یا "واکنش احتمالی ایران به حمله هوایی دقیق آمریکا و/یا اسرائیل علیه تأسیسات هستهای این کشور." به نظر من، جنگ خلیج در توانایی ایران برای حمله نظامی گسترده و زمینی در فررای مرزهایش و بالاخص توانایی این کشور برای انجام عملیاتهای هوابرد و دریابرد در فراسوی خلیج فارس، مبالغه مینماید. البته اگر این کار را نمیکرد دیگر شبیه یک بازی نمیشد.
به عنوان یک بازی از جنگ خلیج فارس لذت بردم. قوانین مندرج بسیار مختصر و سرراست بودند اگرچه برخی از این قوانین میتوانستند واضحتر باشند. (در قوانین و یا جداول چاپ شده بر روی نقشه نیز برخی ایرادها وجود داشت، بنابراین لیست اصلاحات چاپی را حتما ملاحظه فرمایید.) از آنجایی که برخی از جنبههای نظامی بازی قابل پیشبینی هستند – بغداد همیشه به اشغال ایران در میآید، کویت همیشه تبدیل به یک هدف حیاتی و گلوگاه استراتژیک میشود، ایران معمولا در اوایل بازی سعی میکند تا حملات آبیخاکی/هوابرد غافلگیرانه علیه بحرین و قطر انجام هد – بنابراین مطمئن نیستم که این بازی را بتوان به دفعات مکرر تکرار نمود. بازی در حدود دو ساعت به طول میانجامد.
"جنگ مدرن"، نشریه همراه این بازی، دارای مطالب زیر بود: یک شرح کوتاه در مورد بازی، مقاله پیشزمینه در مورد ایران و موازنه نظامی در خلیج فارس و مقالاتی نامربوط در مورد نبرد "پایگاه پشتیبانی توپخانهای مری" (طی جنگ ویتنام)، آرایش رزمی اسرائیل در "نبرد مزرعه چینی" (طی جنک اعراب و اسرائیل در سال 1973) و نیز مطالبی برای معرفی برخی تسلیحات.
آیا این بازی در کلاس درس مفید است؟
دانشجویان میتوانند با اجرای این بازی به برخی مشاهدات و درسها، بالاخص در حوزه نگرانیهای امنیتی کشورهای عضو سازمان همکاری خلیج فارس، دست یابند – اگرچه کمبودهای موجود در حوزه بازنمایی واقعی و دقیق قدرت دریایی و هوایی میتواند به عنوان محدودیتی در این حوزه قلمداد گردد. این بازی چالشهای پیش روی آمریکا در اعزان نیروی زمینی و تقویت سریع متحدینش در خلیج فارس و همچنین چرایی استقرار تجهیزات نظامی آمریکا در منطقه را نشان میدهد. این بازی، به غیر از برخی رویدادهایی که به صورت تصادفی پدید میآیند، دارای عناصر سیاسی زیادی نیست.
بخش اعظمی از مفید بودگی این بازی نه در ارائه دیدگاهی ویژه و استراتژیک بلکه در این است که دانشجویان میتوانند به راحتی چگونگی بازی را یاد گرفته، آن را اجرا نموده و سپس "جنگ نفت" را اصلاح نمایند تا سناریوهایی دقیقتر ایجاد گردد و یا چالشهای ویژه عملیاتی و استراتژیک را در خلیج فارس مشخص نمایند. برای مثال:
· برخی از فرضیات در حوزه مسائل سیاسی و یا برقراری ائتلافها را میتوان بازنویسی کرد. برای مثال، بعید است که ترکها به نفع ایران وارد جنگ شوند، مسألهای که قوانین بازی اجازه آن را میدهند. به همین ترتیب، سوریه پس از اسد به احتمال بسیار تمایل زیادی به ائتلاف ضدایران داشته و در حوزه نیروی نظامی چیز چندانی برای ارائه نخواهد داشت.
· رویدادهای تصادفی را میتوان تغییر داد. (رویداد تصادفی شماره 11: امام زمان ظهور میکند. این گزینه نوعی پیادهسازی اعتقادات شیعه و عرصه سیاسی ایران است.)
· تعداد بازیگران را میتوان از دو به سه افزایش داد، بازیگران مجزا و البته متحدی که آمریکا و نیروهای شورای همکاری خلیج فارس را کنترل میکنند. اگر در کنار این امر شرایط پیروزی نیز اندکی تغییر داده شود یقینا تبدیل به یک مبارزه ائتلافی بسیار جالب خواهد شد.
· وضعیت سیاسی را میتوان تغییر داد تا یک خلیج فارس بیثباتتر متصور گردد – برای مثال وجود معترضین طرفدار دموکراسی در کویت یا یک جمعیت شیعی ناآرام در بحرین و استان شرقی عربستان جنوبی. در شهرها و روستاها ممکن است اعتراضاتی رخ دهد و بدین ترتیب بازیگر شورای همکاری خلیج فارس مجبور گردد منابع نظامی را صرف سرکوب آنها نماید. متعاقب این امر، شاید سرکوب خشونتآمیز اعتراضات اصلاحطلبانه ممکن است بر تمایل آمریکا برای کمک به متحدینش در خلیج فارس تأثیر منفی گذارد.
· سیستم کنونی تصادفی تقویت نیروهای آمریکایی میتواند تغییر یابد. این امر مستلزم برنامهریزی پیشینی بیشتر در حوزه تضمینهای امنیتی در منطقه است.
· در نهایت، عناصر سیستم جابجایی، نبرد و پشتیبانی میتوانند تغییر یابند. نکته اینجاست که "حمله نفتی" به علت تمرکزی که هماینک بر این موضوع است و نیز راحتی بازی، میتواند به عنوان یک بازی استراتژی "مقدماتی" بکار رود که هدف از آن واداشتن دانشجویان به تفکر در مورد طرح بازی و نیز بازنمایی بهینه چالشهای امنیتی آتی در خلیج فارس است.